برگ

سبز

... «تک‌درختی» که به خاک افتاده است...

«خــٰاکِ کــوزه»

شاید این «کوزه» که این گوشه‌،کناری بوده است
«خــاکِ» درگـاهِ  یـکـی طُـرّه‌نــگ‍‍ـاری  بـوده اسـت/
یـا بـه تـنـگِ دلِ.. بـشـکـسـتـه‌ی یاری ..لـرزان
کـه در ایـن بـاغ پـی قول‌و‌قراری بـوده است/
«بوسه‌هایی» است به رویای یکی، «سرمه‌به‌چشم»
«حـسـرت بـوسـه» بـه پیـشانی یـاری بـوده است/
خـونِ دل‌هـای یکی عاشـق دل‌خون، شایـد
اشک چشمی به رخ عاشق زاری بوده است/
یا غباری که نشسته است کنون بر تن او
تـنِ آویـختـه بر چـوبـه‌ی داری بوده است/
رازهـایی بس که نمـی‌گفـت، چـو لـب تـر مـی‌کـرد!
حیف سیراب.. در این قافیه‌‌_مرگ آسوده است!/
برگ سبز «تک‌درختی».. که به خاک افتاده است
روزگـاری کـه در این بـاغ بـهـاری بوده اسـت /
https://www.academytaraneh.com/116612کپی شد!
73
۲

درباره‌ی حمید اسم خانی

https://www.academytaraneh.com/author/takderakht/ /یک زمانی بود خودهای حقیقی در دل خود داشتیم بس به ذهن خویش کدهای مجازی کاشتیم.. .... این دومین پروفایل بنده است، چرا که رمز و راز پروفایل قبلی ام را فراموش کردم و پیدا نشد که نشد... https://www.adinehbook.com/gp/product/6009030163 https://www.aparat.com/v/ia2SO .