یه حسرت
یه حسرت
گاهی یه زخم میمونه روی دلت ... زخمی که نمیدونی چجوری و توسط کی باید درمونش کنی ...
نگفتی بعد تو چی میشه قلبم
نگفتی سخته واسم دوری از تو
چطور باور کنم دوستم نداری
شکسته این دلم بدجوری از تو …
منو بردی به رویاهای خوشرنگ
منو بردی تا اوج بی قراری
تموم عشق و احساسم تو بودی
تو رفتی سهم من شد گریه زاری …
نذاشتی جون بگیرم از نگاهت
نخواستی که بمونم چشم به راهت
یهو رفتی و آخر موند به قلبم
یه حسرت ، دیدن اون روی ماهت …
هنوزم دلخوشم برگرده پیشم
هنوزم میشه شیرین باشه دنیا
با اینکه دارم عادت من به کابوس
هنوزم میشه برگردم به رویا …