بی تقصیر
بی تقصیر
بی تقصیر
از همون لحظه اول که نگاهم، به نگاهت افتاد
من شدم شاگرد یک کلاس ،تو هم، یک استاد
رنگ اون چشات، آخه جادوییه ،نگات نداره تفسیر
هر چی که فکر میکنم ، دلم هم ، نداره تقصیر
اینقدر بد گفتن از عشق،همه چیز ،بی رنگ شد
دستها که رو شد ،احساس همه ، یک رنگ شد
بیا تا کنار هم، تو این دو روزه دنیا
خوش باشیم، بگیم و بخندیم، بیخیال دنیا
دنیا رو سخت بگیری، همونجوری میچرخه
به خدا حال دلت و ناز چشات ،به یک دنیا می ارزه
عشقم و امیدم و همه وجودم هستی
رازم و نیازم و همیشه کنارم هستی
حسِ قشنگِ این حال و، نمیدم از دست
بزار که حالا فرصته ، بشم کنارِ تو ،مست