میسپارم تو را به دست خدا

میسپارم تو را به دست خدا
و همانی که دوستت دارد
چشمِ من.. مثل آسمان ابریست
چشمِ من.. مثل اَبر می بارد

میسپارم تو را به دستِ همان
که گرفتت ز من به خودخواهی
نه ..به دنبال من نیا ..برگرد
زود دیر میشود گُلم  گاهی !

آرزو میکنم که او چون من
در همه حال ..طالبت باشد
آرزو میکنم که بعد از من
عاشقانه مراقبت باشد

بینِ ما هر چه بود..دیگر نیست
دل قرار است..بیصدا بشود
چاره ای هم نمانده و باید
راهمان بعد از این جدا بشود !

با دو چشمی  که باز بارانیست
به خدا میسپارمت : ای عشق
میروم ..میروم ..بدان اما
تا اَبد دوست دارمت : ای عشق

شاعر :
( عباس مقدم )

https://www.academytaraneh.com/115928کپی شد!
527
۳۱
۵

  • علیرضا طوافی برادر عزیز جناب مقدم،قلم شما همیشه سبز و ماندگار
  • farkhondeh.tamimi لذت بردم از خوندن ترانه ت آقای مقدم عزیز..بسیار دوست داشتنی بودنوشته تون..قلمتون‌همیشه سبز
  • gelauol2005 درود جناب مقدم عزیز ، عاشقانه ای دلچسب که با زبانی فاخر و هنرمندانه سروده اید لذت بردم ، تابنده بمانید و برقرار
  • عباس مقدم سپاس فراوان مهشید بانوی عزیز. از حضور مجددتون در اکادمی ترانه خوشحالم و امیدوارم هر روز در حال پیشرفت ببینمتون.سبز بمانید
  • Mahshid22 از خواندن ترانه لذت بردم مثل همیشه عالی?
  • حامد تقی خواه عباس جان شماره ای ک اکادمی گذاشتی تلگرام نداشت برای این شماره پیام بزار قربونت 09159166711
  • حامد تقی خواه شب شعر ها و جلسات شعر هم ک رسما دیوونه خونس چطور میشه با یبار شنیدن یه شعر دربارش نظر داد . به کل فقط خودنمایی و نوچه پروری هست، ببخش کلا نظرات شعرتو بردم کوچه عباسقلی خان
    • عباس مقدم اتفاقا بنظرم مبحث خوبی باز شد .در مورد تازه کارها و بزرگ بینی تا حدودی باهات موافقم ولی این شامل بسیاری از دوستان قدیمی هم میشه.اگه یادت باشه یک زمانی اکادمی بسیار شلوغ بود تقریبا همه در یک سطح بودیم.یادمه پای بعضی از ترانه هام بیشتر از 70 یا 80 نظر بود و دو روز طول میکشید فقط جواب بدم.اما به مرور بعضیا پیشرفت داشتن و دیگه سطح اکادمی براشون کوچیک دیده شد و از نقد دوستان ازرده میشدن و کم کم غیب شدن یا به ندرت میان و کاری میذارن و میرن.این زود رنجی از نقد شدن بنظرم بیشتر برمیگرده در شخصیت شاعر نه تازه کار یا قدیمی بودنش.الان وضعیت اکادمی و به نوعی کسادیش باعث میشه بیشتر نکته های مثبت رو سعی کنم توی کار شاعران جدید الورود بیان کنم و دلگرمشون کنم به حضور و باقی ماندن در اکادمی.که این حضور هم باعث رشد خودشون میشه و هم ما..و البته که اگه موردی رو ببینم که دوستان بهش اشاره نکردن سعی میکنم توی نظرم بیان کنم اما در کل با حرفاتم موافقم بخصوص این مورد که در اینستا و گروههای تلگرامی اونقدر تعریفای الکی میشه از شاعرا ی جدید و البته بخصوص خانومها که منجر میشه به خودبزرگ بینی.
    • عباس مقدم یکی از دلایلی که دوستان قدیمی دیگه کاری به اشتراک نمیذارن هم همینه..فکر میکنن با این سابقه و قدمت اگر کاری به مشارکت بذارن و دوستان عیب و ایراد ازشون بگیرن از ابهتشون کم میشه..یکی از دوستان خانم که حتی نقش استادی در برابر من داشت و کارهای عالی میذاشت رو یادمه پای کاراش همه به به و چه چه بود من یه ایراد کوچیک گرفتم که خیلی شلوغ مینویسین و اونقدر تعبیر و صحنه سازی در شعرتون زیاده که مخاطب کاملا گیج میشه و نمیفهمه چی خونده .باورت میشه همین نقد کوچیک باعث شد اول خودشون و طرفداراشون جبهه بگیرن بر ضد من و بعد هم کلا از اکادمی رفتن؟در حالیکه ایشون همیشه منو نقد میکردن و من هیچ مشکلی نداشتم و استفاده هم میکردم.منظورم اینه بعضی وقتا این خود بزرگ بینی بیشتر سراغ ما مثلا قدیمیا میاد تا تازه کارها.یادمه استاد سید مهدی موسوی یبار بهم گفت مقدم هیچ وقت از نقد نترس حتی اگر غیر منصفانه بود.تو حق جواب دادن داری و اینکه کار خودش باید از خودش دفاع کنه در همه جا صدق نمیکنه. و ایشون جزو کسانی هست که همیشه با تشویقاش منو به ادامه دادن و نوشتن امیدوار میکنه.
  • حامد تقی خواه درباره تازه شاعر ها یه نکته جالبی وجود داره ، تازه شاعر ها همه حتی خود من سالها قبل قبل از ورود به محافل ادبی دچار خودبزرگ بینی کاذب هستن و وقتی در جمع قرار میگیرن تازه متوجه میشن نه همچین چیزی نبوده پس طبیعیه روزای اول مقابله کنن ، اما شکستن این هیمنه خیلی بد نیس ، کسی ک قراره با یه مویز گرمیش کنه و با یه غوره سردیش همون بهتر ک شاعر نشه ، اما نقد هیچ وقت نباید اول اینکه برای خودنمایی باشه و دوم اینکه نباید فقط از نکات منفی گفت ، درباره پاسخ ندادن هم من قبلا رویه خودم جواب ندادن نظرات بود در سال ۹۱ در اکادمی ولی خب رویه رو عوض کردن، اون موقع فکر میکردم سکوتم دست ناقد رو باز میزاره ، اما بیشتر وقتی تاثیر رو نبینم یا مقابله به مثل بکنن نمیرم رو کار ، هیچ ابایی از نام بردن ندارم مثلا خانم بیرانوند در همین سایت قبلا چندین ساعت وقت میزاشتم سه یا چهار ساعت نقد مینوشتم چون اعتقاد داشتم استعداد داره ، اما چند ماهیه دیگ در حد یه جمله براش مینویسم اول چون تاثیری از حرف هام ندیدم و دوم اینکه مقابله به مثل کرد و کلمه آب میبندی خودمو سر ترانه بسیار میترسم تحویل خودم داد ، خب این وسط کی ضرر کرد ؟ متاسفانه باید قبول کرد تازه شاعر ها گستاخ شدن . علتش هم تعریف تمجید های بی مورد اینستاگرامی هست ، وگرنه کار خوب خودش از خودش دفاع میکنه مثلا من بیام این کارت رو نقد غیر منصفاته بکنم من خراب میشم یا تو ، مسلمه که من پرحرفی کردم ببخشید
    • elhamabadehee7736@gmail.com والا من که همیشه از نقد موثر استقبال کردم، حالا هر قدرم کوبنده باشه مهم نیست، شعر باید از خودش بتونه دفاع کنه. من داستان نویسم و دیدم نقد غلط و مغرضانه چه به سر هم‌وندانم داده و بی‌انگیزه شدن. و البته خیلی وقتا شاهد ناعدالتی بودم، اما چه میشه کرد . باید قوی بود و از نظر دوستان دلسوز و باتجربه مثل شما و دیگر عزیزان استفاده کرد. ببخشید جناب مقدم بزرگوار؛ شعرتون شد بهانه‌ای برای درد و دل من نابلد??
      • عباس مقدم بله متاسفانه گاهی نقد های تند و تیز باعث بی انگیزگی دوستان بخصوص تازه کار میشه وبانو الهام گرامی همه مثل شما قوی نیستند تا ادامه بدهند.فکر میکنم اعتدال در همه چیز خوبه و بخوام یه. مثال برا خودم بزنم همیشه این شعر رو البته با کمی تغییر برا خودم میخونم اسایش دو گیتی تعبیر این دو حرف است با دوستان صداقت با تازه کارها مدارا ممنون از بیان نظراتتون
      • حامد تقی خواه گفتید داستان نویس ، احتمالا باید ساناز فرجی اسمش به گوشتون خورده باشه رمان نویس خوبی هست ، ۱۶،۱۷ سالی هست باهم دوست صمیمی هستیم ،
      • حامد تقی خواه گفتید داستان نویس ، احتمالا باید ساناز فرجی اسمش به گوشتون خورده باشه رمان نویس خوبی هست ، ۱۶،۱۷ سالی هست باهم دوست صمیمی هستیم ، یه مدتی پیش علاقه به شعر پیدا کرده بود و انصافا هم بد نبود و من براش یسری مطالب فنی کمک میکردم اما از همین ک شاید نسبت به نویسندگیش در سطح پایین تری بود بنظرم ترسید و کلا بیخیال شد ، که به نظرم اشتباه کرد ، من خودم شعر هنر دومم هست در اصل موسیقی هنر اولمه و تدریس مستر کلاس دارم و ناظر ضبط هستم شاید شاعریم یک دهم علم موسیقیم نباشه ولی هیچوقت باعث نشده از شاعری بترسم و حتی به رمان هم ورود کردم ، مث اینه ک یه فوتبالیست بترسه از تنیس بازی کردن ، این یچیزه و اون چیز دگ ، پس هرگز خودت رو تحت فشار نزار خواهرم و ادامه بده ،
  • حامد تقی خواه اومدنت برام ارزشمنده چون بر خلاف روش مرسوم اهل تعریف و تمجید مرسوم نیستی و نقد میکنی ، نقده ک به ادم کمک میکنه
    • elhamabadehee7736@gmail.com سلام جناب تقی‌خواه. نقد برای امثال شما ست که شعر رو به خوبی می‌شناسید، برای من تازه‌کار بهتره اگر از شعری لذت بردم تعریف کنم ، وگرنه سکوت بهترین راهه.
      • حامد تقی خواه اتفاقا همه باید نقد کنن، حتی به غلط باید نقد شه ، ما در غزل امروز و شاید در کل تاریخ بزرگتر از حاج رستمبگلو نداریم خوب به خاطرم هست سال ۹۱ در یه سایت مشابه از ما تازه کارها میخواست نقدش کنیم ، ایا به نقد منه بی سواد نیاز داشت یا میخواست بیاموزم؟ در نقد ادم گاهی مجبوره سری به کتابی، مرجعی برا اطمینان از صحت صحبتش بزنه پس میشه یه کلاس اجباری ، تا نقد نکنی ادبیات فرار ملکه ذهن نمیشه ، همه باید نقد کنن حتی به اشتباه ، دار ک نمیزنن ات، من ک کمترینم و خودم درس پس میدم از ما بزرگتر رو هم باید نقد کرد
      • عباس مقدم اتفاقا همینکه سکوت نمیکنین و نظرتون رو به مشارکت میگذارین بهترین کار رو انجام میدین در قبال دوستان شاعر.و همچنین خوندن نقد دوستان هم کمک میکنه ایرادات کارهای خودتون و بقیه رو ببینید و تبدیل به یک نقد کننده ی خوب بشین
    • عباس مقدم بله موافقم اما بنظرم بستگی به طرف مقابل هم داره مثلا شخصا ترجیح میدم دوستان تازه کار رو بیشتر تمجید کنم تا دلگرم بشن و کلا هم در کنار نقد سایر دوستان نکته های مثبت اثر رو هم میبینم و تعریف و تمجید میکنم.چون بنظرم ... همه ی شاعران و حتی خود من هم که شاید بیشتر از ده سال عضو اکادمی هستم در کنار نقد به تشویق هم احتیاج دارم .و البته حساسم روی این موضوع که روی کار دوستانی که جواب نظرات رو نمیدن سعی میکنم نظر نگذارم.چون بنظرم جواب به نظرات مخاطب .احترام گذاشتن به محبت اون شخص میباشد که متاسفانه بعضی دوستان رعایت نمیکنند..عجب سخنرانی شد..سبز بمانی دوست من
    • عباس مقدم یادمه توی جلسه حوزه هنری .یک خانم اومد شعرشو خوند.فارغ التحصیل ادبیات هم بود اما تازه شاعری رو شروع کرده بود.شعرش هم برای یک تازه کار بسیار خوب و عالی بود.اما اساتید با اینکه میدونستن ایشون تازه کاره چنان نقد تند و تیزی ازش کردن و چنان به طبع شاعرانه ی ایشان تاختند که کلا شعر رو گذاشت کنار.با وجودی که مطمن بودم اگر ادامه میداد یکی از استعدادهای برتر کشور میشد.یادمه از اون ببعد دیگه در جلسه ی حوزه ی هنری شرکت نکردم تا امروز.منظورم اینه شخص نقد کننده باید شرایط رو هم بسنجه و در کنار نقد نکته های مثبت کار رو هم ببینه.و البته مسلمه برای بنده و شما و بعضی از دوستان قدیمی نقد بیشتر کمک میکنه تا تعریف و تمجید
  • elhamabadehee7736@gmail.com سلام. چه عاشقانه‌ی تلخی؛ اوج عاشقیه این حال . لایک
  • رسول آدینه به به قلمت نویسا مشخصه قالب کار از همون اول ترانه هم نبوده ممنون بابت به اشتراک قراردادنش لذتبخش بود خوندنش??
  • حامد تقی خواه زیبای و دلنشین بود . بمن که سر نمیزنی ولی من وظیفمه همیشه بیام همشهری حتی اگر تو قابل ندونی ?/// ارتباط عمودی به خوبی رعایت شده بود و میشد مصرع هارو رو براحتی جابجا کرد و این از ویژگی های یک شعر خوبه
    • عباس مقدم درود جناب حامد تقی خواه عزیز.چن وقتی مسافرت بودم و از اکادمی بدور اما مخلص شما دوست عزیز و همشهری خوبمم هستم.کلامت به دیده ی منت.سپاس از حضورت برادر .نقدهای خوبت رو پای اثار دوستان میخونم و لذت میبرم.حضور دوستانی مثل شما و علیرضا عباسی عزیز غنیمتی هست برای این روزهای کسادی اکادمی.سبز بمانی رفیق
      • عباس مقدم اقا دوباره رفتم و چن تا از کاراتو خوندم و در عین ناباوری دیدم بله حرفت واقعا درسته..از اخرین باری که بهت سر زدم چهار ترانه بعدش گذاشتی و من توی نظرات حضور نداشتم.دلیلشو نمیدونم چون اون موقع مسافرت هم نبودم .معمولا به کار همه دوستان سر میزنم و برای دوستانی که جواب نظرات رو میدن نظر میذارم.که خوشبختانه شما جزو همین دوستانید.بهرحال شرمنده.
  • عليرضا عباسي سلام عباس عزیززبان زبان محاوره نیست که البته هرکدوم زیبایی خاص خودش رو داره / حس کردم کار قدیمیه / شب و روزت پراز ترانه.
    • عباس مقدم درود علیرضای عزیز.بله زبان محاوره نیست و کار هم تقریبا مال دوسال پیشه.تازگی توی کانال تلگرامم گذاشته بودم گفتم اینجا هم بذارمش همینجوری...سپاس از حضورت عزیز دل