قایق

نباید بذارم که ابری بشه

هوای چشام با تبِ رفتنت

تموم لباساتو‌جمع میکنم

باید گم بشه عطرِ مستِ تنت

 

توحالِ خودم نیستم ،شک نکن

نبودِ تو زخمامو‌ وا میکنه

عبور از یه چیزایی تو‌زندگی

توقلبت چه خونی به پا میکنه

 

مثِ قایقِ بیقراری که‌ موج

شکسته دلِ چوبیِ بی کَسش

داره بغض میریزه توی گلوم

یه خونابه از تلخیای گسش

 

تو مغزم شبا بی صدا میگذره

عذابِ شکستای تلخِ دلم

دارم کم میارم تو دنیایی که

فقط بیقراری شده حاصلم

 

تو بیراهه و اوجِ بی تابیام

داری عشقو از من جدا میکنی

نمی بینی دستی که پس میزنی

نمی بینی زخمی که وا میکنی

 

تو‌حالِ خودم نیستم ،شک نکن

نبودِ تو زخمامو وا میکنه

عبو از یه چیزایی تو‌زندگی

تو قلبت چه خونی به پا میکنه

 

..فرخنده تمیمی..

 

خوشحالم بعد از سالها دوباره  برگشتم به جمع آکادمی ..?

☘️این ترانه ی قدیمی که تازه ادیتش کردم. تقدیم به شما

دیدن نظراتتون خوشحالم میکنه…☘️

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

  • gelauol2005 درود سرکار خانوم تمیمی ، خواندم و لذت بردم ، دلنشین و روان بود با احساس ناب ، احسنت ، موفق باشید
  • عباس مقدم درود بانو تمیمی گرامی.خوشامد میگم حضور مجددتون رو در اکادمی و امیدوارم این حضور پایدار بمونه.خب بعد از مدتها اومدین و بنا بر رسم اکادمی کار اول رو نقد نمیکنم و فقط از خوندن این ترانه ی زیبا لذت میبرم.البته که شما از اعضای قدیم اکادمی هستین اما بعد از مدتها این کار اولی هست که از شما میخونم.براتون بهترینها رو ارزومندم.سبز بمانید
    • farkhondeh.tamimi درود اقای مقدم بزرگوار خیلی ممنونم بابت خوشامدگوییتون.. بله بسیار دلتنگ آکادمی بودم اما بدلیل مشغله های شغلی خیلی فاصله گرفته بودم و خوسحالم که دوباره اینجاهستم با حضور پررنگ تر از گذشته ان شا الله .. پایدار باشید☘️☘️
  • حامد تقی خواه سلام خوش اومدید ارتباط عمودی خوبی دیدم/// یکم در مفاهیم مشکل داشتم با کار درسته کار قدیمیه ولی شاید ابن حرفها کمکی به دوستان تازه کار بکنه ، نه شما ک شاعر توانمندی هستید//// تب عشق ادم رو بیتاب میکنه ولی چشم رو خیس نمیکنه تب اگر غم میبود فکر میکنم دلنشین تر بود و ازون طرف هم عطر مست رو میشد کرد عطر گرم ، که خب عطر ها به گرم و سرد و معتدل تقسیم بندی میشن ، برای شاعرانگی حتما لازم نیست کلمات خاصی بکار برده بشه گاهی ساده نویسی خودش هنره ،البته تو حال خودم نیستم بیت بعد با این عطر یه ارتباط خوب گرفته ک دست مریزاد داره،/// زیاد ادامه نمیدم چون هنوز زیاد آشنا نشدیم و نمیدونم دوست دارید نقد بشید یا نه /// چهارپاره یه قالب انفجاریه که در هر پاره شروع به اماده سازی ذهن مخاطب باید کرد و در مصرع سوم که حکم چاشنی یه بمب رو باید مخاطب رو اماده انفجار کرد و در اخرین پاره بنگ...ولی در اینجا هر پاره با نهایت قدرت شروع میشد و انگار در ادامه قدرتش افول میکرد، شاید بخاطر قدیمی بودنشه منتظر کارهای جدیدتر تون هستم، کار خوبی بود
    • farkhondeh.tamimi سلام اقای تقی خواه ..سپاسگزارم که وقت گذاشتید ..من خودم هم طرفدار ساده نویسی توی ترانه هستم نظرتون بسیار محترمه درگذریم از قدیمی بودن کار ..درکل انتخاب کلمات تو‌ترانه بنظرم اگر به ساختار و‌وزن آسیب نزنه به سلیقه ی هر شاعر برمیگرده ..به هرحال استفاده کردم از نظراتتون متشکرم. .پایدار باشیدشاعر☘️☘️
      • حامد تقی خواه من هیچ وقت سلیقه ای نقد نمیکنم صحبت از تصویر سازی هاست وگرنه وزن و قافیه امر علی حده یک شعر هست ، بحث من خیال انگیزی بود ک مهترین رکن در شعر بودن یا نبودن یه کلام موزون و مقفاست ، چشم دیگه هنر شما رو به چالش نخواهم کشید ?
    • farkhondeh.tamimi چرا دلخور میشید.. من فقط نظر خودمو‌گفتم بهتون..چرا به خودتون گرفتید .. از نظر من انتخاب کلمات تو‌ترانه خیلی سلیقه ایه هرکسی دوست داره یه مدلی بنویسه چون دایره ی واژگان هر شخص متفاوته ..اینجا دور هم جمع شدیم برای پیشرفتمون که صرفا از علم ونظرات هم بهره ببریم ..البته که با میل منتظر شنیدن نظر و نقد شما و دیگر دوستانم تو آکادمی هستم.. شاد باشید ☘️
      • gelauol2005 درود بر شما ، کاملا با نظرتان بر این که هر شاعر دایره ی واژگان مخصوص به خودش رو داره موافقم و اگر قرار است نقدی به ترانه نوشته بشه باید از لحاظ اصول نوشتاری و رعایت نکات ادبی صورت بگیره که کاملا مشخص هستند ، گاهی میبینم که در آکادمی بعضی از دوستان سعی دارن سلیقه ی شخصی خودشون رو بیان کنند که اصلا حرفه ای نیست و ربطی به نقد شعر نداره این افراد میتونن این سلیقه رو در ترانه های خودشون پیاده کنند و در آخر امیدوارم این مسیر را مثل همیشه با قدرت ادامه دهید و توجهی به آیت موارد نداشته باشید ، تابنده بمانید و برقرار