قدیما

قدیمارو یادت میاد؟

قدیمارویادت میاد کف بینای اون پیرزن

قدیما رو یادت می یاد؟ کَف بینای اون پیرزن

می گفت که خطِ دستامون به همدیگه نمی رسن

دستامُ هِی می کشیدم به دیوارای آجُری

خیال می کردم که می رن خطای دستم اون طوری

خیابونای یخ زده، نگاهِ بارونیِ من

شیطنتِ چشمای تو که جونمُ آتیش زدن

نگاهِ بی تفاوتت تو دودِ سیگارُ مَنَم

هنوز تو اون حلقه ی دود تنهایی پرسه می زنم

اون روز گذشت و عمریه حتی شبیهش نیومد

فقط خودِ خدا دونست چی سرِ این دلم اومد

چه هق هقا که گم می شد تو ریتم بارونِ چشام

چه قد شبا خواب می دیدم پیغوم فرستادی می یام

اون روزا رفت و همدمم تنهایی های خودمه

انگاری هم پرسه ی من سایه ی زخمی شدمه

دیگه به یادم نمی یاد سال و روزِ تولدم

اصلاً نمی دونم چرا بیخودی دنیا اومدم؟

تو اون قد آتیشم زدی که از خودم بدم می یاد

دلم دیگه عاشقی و سوختنِ از عشق نمی خواد

دیگه واسم تموم شدی دُرُست مث پرسه زدن

مث همون ثانیه ها، شبیه حرفِ پیرزن

https://www.academytaraneh.com/115551کپی شد!
328
۳
۱

  • gelauol2005 درود سرکار خانوم بیرانوند دلنشین و روان سرودید لذت بردم پاینده و پیروز باشید
  • حامد تقی خواه نکات مثبت هم بخوام بگم باران احساست ادم رو با خودت همراه میکرد ، تصاویر زیبایی در کار ساختی، روان نوشتی ، دلنشین بود
  • حامد تقی خواه سلام ****کف بینای اون پیرزن = کف بینی ی اون پیرزن//// خطای دستم اونطوری = خطای دستم اینطوری ،،، چون داری از گذشته خاطره ای میگی هیچ ایرادی نداره " اینطوری " هرچند همون ک نوشتی هم خطا نیست/// بلاخره شیطنت نگاه یا نگاه بی تفاوت ؟ ////سایه ی زخمی شدمه کلا اشتباس///اگه بجای دیگه واسم تموم شدی هم اگر مینوشتی میخوام واسم تموم بشی بکم پایان بندی بهتری میشد //// یجاهایی خواستن نتوانستنه و پایان بندی به این سمت میشد بره