خیلی وقت بود رفته بودی
بی خیال . . .
خیلی وقت بود رفته بودی اما من نمی دونستم
تو گذشته بودی از من اما من نمی تونستم
تو تمام این روزا من با خیالت زنده بودم
تو تمام لحظه های دوری از تو می سرودم
دلم و خوش کرده بودم تنها من به خاطراتت
می دونم سادگی کردم که نشستم چشم به راهت
من همیشه فکر می کردم تو یه روزی برمی گردی
اره، می تونی بخندی یا بگی بچگی کردی
نمی دونم وقتی رفتی چرا من گریه نکردم
شاید فکر کردم دروغه، شایدم باور نکردم
اخه من یه روزگاری با تو خاطراتی داشتم
فکر نکن امروز تو بردی مطمئن باش من نباختم
هر چی بود دیگه تموم شد عین چیزی که می خواستی
بی خیاله هر چی عشقه بی خیاله هر چی دوستی
بی خیال اگه یه عمری پای وعده هات نشستم
بی خیال منم مث تو رفتم و ازت گذشتم
بی خیال اگر که رفتی اگه قلبم و شکوندی
زندگی اینه عزیزم بی خیال اگه نموندی
بی خیال این رسم دنیاس، رفتنی همیشه می ره
توی عصر اهن و سنگ کی دل و جدی می گیره
بی خیال اگه عزیزم توی این راه پا نبودی
عشق کجا و تو کجا، تو مال این حرفا نبودی