همدرد

همدرد

تو از کجای دنیا بریدی
که انقدر ساکت و سردی
کدوم رویا رو می‌بینی
که یک دنیا پر از دردی

بگو با من همدردی
شبا تا صبح بیداری
توی خواب و تو بیداری
پی این مرد می‌گردی

بگو بی‌خوابی و عاشق
بگو چیزی نمی‌فهمی
بگو آروم نداری و
همش دنبال سردردی

بگو هستی، من این‌جام
تا وقتی که توام هستی
بگو عاشق شدی امشب
بگو فانوس شبگردی

تو رویای منی هر شب
تو این دردو به من دادی
با رویای تو می‌خوابم
بگو با من همدردی

از این نویسنده بیشتر بخوانید: