قصه ی عشق

قصه ی عشققصه ی عشق

کاشکی میشد قصه ی عشق همدم غصه ها نبود

آخر عشق هیچ کسی  مثل تو قصه ها نبود

شیرین و فرهادی نبود  لیلی و مجنونی نبود

ترسی نداشتیم از کسی  عاشقی پنهونی نبود

نه حرفی از گلایه بود  نه حتی فرصت واسه قهر

نه من گدا بودم و نه   تو تک پسر ،حاکم شهر

کاشکی فقط قصه نبود  دیدن اون اسب سپید

کاشکی شبیه آرزوم  نمی شدی تو نا پدید

اما حالا از آرزوم  مونده فقط سوز یه داغ

تو نیستی و از عشقمون  مونده فقط غم فراق

چیزی نمونده واسه من  جز غم خاطراتمون

ته مونده های عشق تو  یه نامه و سه قطره خون”
….

https://www.academytaraneh.com/115441کپی شد!
240