خوب است....

خوب است….

خوب است هنوزم به سرت رنگ محبت داری

در سینه دلی پر تپش و صاحب رافت داری

 

ما هم به نفسهای تو معتادیم ای عشق ، بگو

خوب است که در شهر سکوت رغبت صحبت داری

 

هر چند که در خلوت ما حکم غزل رسوائیست

ای جان غزل گو تو به رسوا شدن عادت داری

 

شاید گزری از نظرم چند گریزی اما

تو در کف این غمکده عمریست که قدمت داری

 

با ما همگان از سر توهین و عتابند ولی

نازم به حریمی که در آن درب رفاقت داری

 

شرمنده از آنم که بجز تو پی یاری باشم

تنها تو بر این وحشی دیوانه مهارت داری

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/114586کپی شد!
410
۱۰
۱