چه دستای سردی
چه پاییز زردی
تواز قصه رفتی
تو بامن چه کردی
.
دل بیقرارو
غم روزگارو
توو قلبم گذاشتی
همه غصه ها رو
.
پراز التهابم
یه دنیا عذابم
تو بامن چه کردی
هنوزم خرابم
.
غم رفتنت رو
چشِ روشنت رو
واسم جاگذاشتی
تو عطر تنت رو
.
پر از اشک و آهم
بدونت تباهم
ردیفه توو قلبم
غم و غصه باهم
.
شبام سوت وکوره
دلم تووی کوره
دل بی قرارم
هنوزم صبوره
امیررضا
سلام و درود ترانه ی خوبی بود، بدون حاشیه رفتن، یکدست و در مسیر.ولی ساده و کوتاه.اگه کلمات بیشتری رو میرختی تو ترانه ت، ترانه ت، خوبتر میشد.همون کاری که تو شیلای سند باد ازت خوندم.
جواد معقول
درودبرشمادوست عزیز،باشماموافقم،اما از جهتی احساس میکنم ترانه غمگین باید ساده وقابل لمس باشه،درکل ممنون از شما دوست خوبم
مصطفی رضاوند
سلام منظور اقا عباسی این کار آقای چاوشی به نظرم کار کپی کاریه از همین ترانس اما قشنگه یه پاییز زرد و زمستون سرد و یه زندون تنگ و یه زخم قشنگ و غم جمعه عصر و غریبی حصر و یه دنیا سوالو تو سینم گذاشتی جهانی دروغ و یه دنیا غروب و یه درد عمیق و یه تیزی تیغ و یه قلب مریض و یه آه غلیض و یه دنیا محالو تو سینم گذاشتی رفیقم کجایی دقیقا کجایی کجایی تو بی من، تو بی من کجایی
جواد معقول
درودبرشما،من این ترانه رو فی البداهه نوشتم،ولی چیزی که میبینم و شما گفتید دقیقا هم ریتم وکپی شده درصورتی که چنین قصدی درکار نبوده،این ترانه رو برای دوست عزیزم گفتم که پاییز دنیارو ترک کرد،بازم ممنون از شما دوستان خوب
عليرضا عباسي
سلام آقای معقول عزیز / کار شسته رفته ای بود / منتها خیلی شبیه به کار محسن چاوشی بود هم وزن کار و هم یه سری واژه ها /// براتون بهترین هارو آرزو دارم.
جواد معقول
درود برشما،ممنون از نظرتون،اره بعضی واژه ها شبیه بود ولی وزن نه،تنمو به جون چشمات،تو بده نشون چشمات،که با اون قشون چشمات،منو تارو مار کردی،فکرمیکنم همین ترانه چاوشی منظورتون بود،
