ترانه
ضربه
شدم جوون خوش بر و رويى كه
انگار هزار سالىِ زجر كشيده
قدم قدم به سمت من اومدی
صدای پات برام چه آشنا بود
هر ثانیه دل تو سینه میلرزید
رسیدنت برام مث ندا بود
یه حس مبهمی بهم میگفت که
این اومدن یه رفتنى هم داره
مهمون ناخونده اى که سرزده
قطعا یه روز منو تنها میذاره
تنها گذاشتی و منو تو رفتی
فهمیدم حدسام همشون دقیقه
لحظه خداحافظیت حسى داد
مث یه اسلحه روى شقیقه
ضربه زدی به زندگیم، با این حال عاشقت شدم
شدی دلیل خستگیم، با این حال عاشقت شدم
این قصه عاقبت نداشت، با این حال عاشقت شدم
یه روز خوش واسم نذاشت، با این حال عاشقت شدم
حالا دارم تقاصشو پس میدم
زمان اشتباه به سر رسیده
شدم جوون خوش بر و رویى که
انگار هزار سالىِ زجر کشیده
ضربه زدی به زندگیم، با این حال عاشقت شدم
شدی دلیل خستگیم، با این حال عاشقت شدم
این قصه عاقبت نداشت، با این حال عاشقت شدم
یه روز خوش واسم نذاشت، با این حال عاشقت شدم