منظومه

منظومه‌ی زیبای چشمان تو شمسی‌ست
دور تو می‌گردم بچرخد روزگارم
خورشید من هستی و من سیاره‌ای دور
از چرخشِ دور تو می‌آید بهارم

خورشیدِ من! لطفاً بیا نزدیکتر شو!
می‌سوزم اما سوختن را دوست دارم
من طالب صلحم ولی وقتی تو هستی
من با تو جنگ تن به تن را دوست دارم!

من ذره‌ی ناچیزی از منظومه‌ی تو
جداً نمی‌خواهی قمر باشم به دورت؟
انبار باروتی ولی این را نگو که
کبریت خیس و بی خطر باشم به دورت!

تو باعث جذب منی و انفجارِ
هر لحظه از قلب تو آغاز جهان است
چرخیدن من در مدار چشمهایت
رقصِ سماعِ آخرِ این داستان است

لب تر کن و چیزی بگو چشم انتظارم
یک “دوستت دارم” که دل‌دل کردنی نیست
هرچند عاشق باشی اما قصه‌ی ما
بی “دوستت دارم” که کامل کردنی نیست.

#مهدی_دمی‌زاده
#مهدی‌دمی‌زاده

کانال تلگرام اشعار و نوشته ها:
https://t.me/MehdiDamizadeh

 

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/114115کپی شد!
418
۱۲
۳
۴