چشمای جادویی
چشمای جادویی
بذار چشمای جادوییت
یکم دلواپس من شه
شاید تکلیف احساسم
با چشمای تو روشن شه
من از وابستگی گفتم
تو از رفتن و دلتنگی
قرار بود عشق هم باشیم
واسه چی داری میجنگی؟!
دخالت های بی مورد
تووی این رابطه جا شد
یه احساس غریبی که
توو چشمای تو پیدا شد
واسه کی تکیه گاه بودی؟
که از موندن پشیمونی
شدی جادوگر شهری
که از جادو نمی دونی