وسوسه ی محال

وسوسه ی محال

واشده روی خنده هات پنجره ی خیال من سرابه سهم لحظه هام وسوسه ی محال من

آسمونه دلشکسته ، یه غروب سرد و مبهم
روتن دلخستگی هام،خاطرت همیشه مرهم
لاله ی مردابیه دل ، هنوزم داره بهونت
گریه دلتنگه برای ، گوشه ی دنج روشونت

سنجاقکای خاطرم،وصله به گوشه ی نگات
انگار پیچیده تو یادم ،نت سمفونیه صدات
واشده روی خنده هات ،پنجره ی خیال من
سرابه سهم لحظه هام،وسوسه ی محال من

منو نگاه منتظر ، تو رخنه ی کابوس تر
یه شب بیا به این خوابو،چشمامو تا رویا ببر
دل شقایق خونه از ، هجوم پردرد گله
این تلخیه دل آشوبو ، بیا بگیر از فاصله

اگه عشق تو نباشه ، شوره زاره دنیای من
همخونه ی ابرا شدی،مردابی شد دریای من
نمیشه همسفرت شم،دیگه خاک پاهامو بسته
بیا تازوده ببار ، رو تن این مرداب خسته

سنجاقکای خاطرم،وصله به گوشه ی نگات
انگار پیچیده تو یادم ،نت سمفونیه صدات
واشده روی خنده هات ،پنجره ی خیال من
سرابه سهم لحظه هام،وسوسه ی محال من

https://www.academytaraneh.com/113284کپی شد!
646
۳

درباره‌ی فهیمه میرشکار

درود خدمت دوستان و هنرمندان عزیز./ از نگاه زیباتون برای خوندن اثرم تشکر میکنم./ و امیدوارم روزی شاهد اجرای ترانه هام باشم.../ درحال تحصیل در رشته مهندسی کامپیوتر هستم اما علاقه اصلی من از دوران نوجوانی رشته ادبیات و شعر و ترانه بوده و هست.../ باتشکر از مدیریت آکادمی سرکارخانم ربانی عزیز./ FAHIMEMIR35@GMAIL.COM

  • pordaly68o آفرین عزیزم روی زخم خستگیام خاطرت همیشه مرهم بعضیا جاها دیگشم یه تغییرات کوچلو به قول خودمون خوردکک میخواد کلیتش خیلی عالیه در ضمن آذر ماه بر شما خجسته باد بین خودمون هم باشه بنده هم آذریم بریکلا
    • FAHIMEMIRSHEKAR سپاس از راهنماییت همشهری و آذرماه شماهم مبارک???
    • FAHIMEMIRSHEKAR البته اینم بگم من میخواستم خود کلمه" زخم" رو بکارنبرم و از " دلخستگی" بجای یه زخم استفاده کنم یعنی منظورم از "تن دلخستگی" همون" تن زخم دلخستگی" بود برای شاعرانه ترشدن امیدوارم منظورم درست بیان کرده باشم