وسوسه ی محال
وسوسه ی محال
واشده روی خنده هات
پنجره ی خیال من
سرابه سهم لحظه هام
وسوسه ی محال من
آسمونه دلشکسته ، یه غروب سرد و مبهم
روتن دلخستگی هام،خاطرت همیشه مرهم
لاله ی مردابیه دل ، هنوزم داره بهونت
گریه دلتنگه برای ، گوشه ی دنج روشونت
سنجاقکای خاطرم،وصله به گوشه ی نگات
انگار پیچیده تو یادم ،نت سمفونیه صدات
واشده روی خنده هات ،پنجره ی خیال من
سرابه سهم لحظه هام،وسوسه ی محال من
منو نگاه منتظر ، تو رخنه ی کابوس تر
یه شب بیا به این خوابو،چشمامو تا رویا ببر
دل شقایق خونه از ، هجوم پردرد گله
این تلخیه دل آشوبو ، بیا بگیر از فاصله
اگه عشق تو نباشه ، شوره زاره دنیای من
همخونه ی ابرا شدی،مردابی شد دریای من
نمیشه همسفرت شم،دیگه خاک پاهامو بسته
بیا تازوده ببار ، رو تن این مرداب خسته
سنجاقکای خاطرم،وصله به گوشه ی نگات
انگار پیچیده تو یادم ،نت سمفونیه صدات
واشده روی خنده هات ،پنجره ی خیال من
سرابه سهم لحظه هام،وسوسه ی محال من