معلق
به خودت بیا اگرچه توو خودم رفتم ندیدی
من معلقم توو قلبت کاش طناب و می بریدی
چیه تکلیف این عشقی که نمیفهمم هنوز هست!؟
بیا و کارو تموم کن خیلی وقته رفتم از دست
از چشات افتادم اما به زمین که نرسیدم
من معلقم با این حال این طناب و نبریدم
اگه حسی توو دلت نیست اگه از عشق بیزاری
پس منو چرا هنوزم اینجوری نگه میداری؟!
قله ی قلبت و دیدی من به سختی فتح کردم
حق بده از اوج این عشق خیلی آسون برنگردم
خوب میدونی که نمیخوام به خودم تو رو ببازم
اما سرگردون بودن از سقوط بدتره واسم
به خودت بیا اگر چه دیگه وقتی نمی مونه
انتهای این پرتگاه منو سمتش میکشونه
پ ن : چند وقته که از آکادمی و شما دوستان هم ترانه ی عزیزم دور بودم.دوباره شروع کردم و بخاطر همه ی محبتاتون ممنونم