ترانه

آزادم نکن

آزادم نکن

من رو نمیکردم ولی انگار
چشمام حالم رو نشون میده
انگار یه بغضی تو گلوم داره
کوه غرورم رو تکون میده

بیزارم از اشکای بی موقع
اما اگه میخوای خیالی نیس
شاید دیگه این آخرین باره
دنیا دو روزه و مجالی نیس

دیوونتم،…
آزادم نکنی از بند
چشماتو نگیری از من
آخه محاله دل بکنم
دیوونتم،…
هوای تو رو دارم هنوزم
ببین چیا آوردی به روزم
نمیشه قیدتو بزنم

تو رو نمیکردی ولی انگار
جُز من یکی زیرِ سرت داری
قلبی که جُز تو رو نمیشناسه
به خاطراتت کاش نسپاری

دیوونتم،…
آزادم نکنی از بند
چشماتو نگیری از من
آخه محاله دل بکنم
دیوونتم،…
هوای تو رو دارم هنوزم
ببین چیا آوردی به روزم
نمیشه قیدتو بزنم
#زهرا_شادباش

 

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/112518کپی شد!
580
۱
۱

درباره‌ی زهرا شادباش

زهرا شادباش هستم متولد ۹دی ۷۵، ترانه می نویسم و آموزگار پایه سوم ابتدایی هستم، دوساله ترانه می نویسم و ترانه رو ملودی هم کار می کنم ، آثارم در چند مجموعه کتاب به چاپ رسیده و ۳ کار در حال پخش دارم.

  • آنا جمشیدی سلام خانم شادباش عزیز خوب بود، فقط یه نکته برای زیباتر شده، در بند یک "انگار یه بغضی تو گلوم داره" رو بنویسید "انگار بغضی تو گلوم داره" هم خود بغض ی نکره داره، و هم "انگار" کشیده خونده میشه مثل انگاری که در خط یک هست. موفق باشید.