مرگ ماهی
مرگ ماهی
تو این بی صدایی گمم،گیج گیجم
یه جامونده ام،گم شده سرزمینم
صداتو بلند کن به گوشم برس تا
بتونم به سمـت تو راهی ببینم
منم لحـظه ی مکث رفتـن،نرفـتن
یه چندلحظه صب(ر)کن کنار سکوتم
نذار راه برگشـتم دیگه سـد شـه
فقط یک قدم فاصله ست تا سقوطم
تو تنها امیـدی که مونده رو دستم
نمی خوام خیـالاتـم از هم بپاشه
چی رو بـاید از صبـر کردن ببینم
چی میتونه پایان من جز تو باشه
دارم انتظارو به لب می رسونم
یکی دست دلواپسیمو بگیره
توی برزخ آسمون وزمینم
نخ سرنوشتم تو دست تو گیره
ببین خالیـه تنـگ دنیـای تنـگم
یه ماهی درست شکل من روی آبه
زمـانـو بـبر سمـت بـودن کنـارت
بفهمم که این مرگ ماهی یه خوابه
می ترسم از آوار سقفی که از ترس
ترک خورده قلبش ولی رو نکرده
داره برف می باره از آخرین برف
کسی پشت بوما رو پارو نکرده
۵/۳/۹۴