اصلاحی زخمی

دیدی گلای سرخ نداد حیاط سبز خونمون

با منطقای بی خودت
میخوای ازم دل بکنی
راضی به مرگ من میشی
حرفتو اما میزنی
زیر چشای یخ زدت
غروری مردونه خمه
از این به بعد هوای تو
تو قلب زندگیم کمه
حالا ک تو بی من میری
آهسته کن قدم هاتو
با این دلی ک زخمیه
دیگه نمیرسم ب تو
‌نگاه بی تفاوتت
یه خاطرس تو حافظم
چرا بیاد بهار واسم
اسیر دست پاییزم
یه بارونم نیومدو
چشات میره ب آسمون
دیدی گلای سرخ نداد
حیاط سبز خونمون
همیشه کم آوردمت
هنوز میتونی کم بزار
من از خودم فراری ام
توام ازم فراری باش
تو آشنای قلبمو
غریبه با خودم شدی
دروغ بوده دوسم داری
چه دل خوشی بی خودی

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/112367کپی شد!
435