دنیای بی قانون


تو همزاد یه بارونی
که زیر پلک شب بارید
توی خاموشی احساس
دلم با حس اون لرزید
هنوز گاهی توی خندم
یه بغض خسته میشینه
از اون رویا فقط سهمم
همین روزای غمگینه
هنوز گاهی به یاد تو
تو گلدون گل میذارم
توی تقویم روزایی رو
که از من دوری میشمارم
نخواه عادت کنم بی تو
به تقدیری که سهمم نیست
به این سکوت اجباری
به خشمی که تو قلبم نیست
چقد فاصله داریم ما
تا روزی که نشه دل کند
از این شهر پر از خالی
از لمس اون همه لبخند
باید یادت بیارم که
چه روزایی باهم ساختیم
کجا دستاتو ول کردم
که رویاهامونو باختیم
باید یادت بیاد هرچی
که امشب من به یاد دارم
تموم لحظه هایی رو
که بم گفتی دوست دارم
من و تو یادمون رفته
چقد دلبستگی داریم
واسه عشقی که بین ماست
چه تاوانی رو پس دادیم
نذاشت دنیا بمونیم ما
پای قول و قرارامون
ما عاشق بودیم اما تو
همین دنیای بی قانون

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/111055کپی شد!
754
۴
۴