ژکوند

در لحظه نوشتن

خنده روی لب و چشمان تَرَت غمگین است
غمِ لبخند ژکوندِ تو کشیدن دارد!
آن قَدَر خوب در این حال فرو رفتی که
از لبت تلخیِ لبخند چشیدن دارد!
محو تصویر تو ماندند همه خلق ولی
خون دل خوردن عاشق که ندیدن دارد!
هر چه گفتیم بدهکار نشد گوش کسی
بغضِ این حنجره گاهی نشِنیدن دارد!
پنجره باز و هوا ابری و باران نم نم
پشت این پنجره احساسِ پریدن دارد!
آن قَدَر فاصله افتاده میان ما که
بال پروازِ من حسِ نرسیدن دارد!

#مهدی_دمیزاده

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/110887کپی شد!
447
۱
۲