توبایدبمیری
تو باید بمیری آخه من فقیرم
نمیشه تو رو از کسی پس بگیرم
سرت رو بذار روی زانوی خسته م
نمی افتم از پا اگر چه شکستم
تنت رو رها کن تو آغوش پیرم
بذار تا ته مرگ باهات پر بگیرم
تو باید بمیری آخه من فقیرم
نمیشه تو رو از کسی پس بگیرم
میگن خرج این تخت زیاده نمیشه
این آمپول درد هم دیگه آخریشه
باید تختو خالی کنی بی بهونه
قراره بمیری یه شب توی خونه
تو دلگیر نشو ارزش آدم اینه
ما باید بسازیم زمونه همینه
ببین دنیا دست همیناس که دارن
پای حکم مرگت یه امضا میذارن
تو باید بمیری آخه من فقیرم
نمیشه تو رو از کسی پس بگیرم