قلم:
چاپ
شماره: ۱۱۰۲۸

وطن

وطن یعنی غزلگردی توو آغوشت
وطن یعنی شب ِ موهاتو حس کردن
وطن یعنی توو اقیانوس ِعشق تو
یه عالم عشقبازی رو هوس کردن
تو رو تا مرز ِ از خود بیخودی گفتن
شکار ِ ماه ِ قاب ِ صورتت بودن
یه جایی بین لب ها و گل ِ گونه ات
شب تاریکو تا خورشید آسودن

همیشه جاده ها سمت ِ،تو بر میگردن از غربت
به سمت تو سرازیرم،بدون لحظه ای فرصت
نمی تونی باهام بد شی،نمی تونم باهات بد شم
گره خوردی به احساسم،تو همدستی با این عادت

نمی شه با تو بود و غصه رو فهمید
شب میلاد ِ خوب ِ آرزوهایی
ازت تصویر می سازم توی ِ شعرام
تو مثل ِ وحی مُنزَل به دل ِ مایی
یه آتیشی توی ِ شومینه ی قلبم
که تا من زنده ام این آتیش بیداره
خودت شاید هنوز اینو نمی دونی،کنارت عاشقی چه عالمی داره

همیشه جاده ها سمت ِ،تو بر میگردن از غربت
به سمت تو سرازیرم،بدون لحظه ای فرصت
نمی تونی باهام بد شی،نمی تونم باهات بد شم
گره خوردی به احساسم،تو همدستی با این عادت

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/11028کپی شد!
1117
۴۲
ترانه

  • داریوش قاسمی درود جناب عبادی قشنگ بود. شاذ باشید @};- @};-
  • میترا باقری سلام.ترانه زیبایی بود لذت بردم دوست عزیز =D> =D> =D> موفق باشی.لایک @};-
  • مریم اصلانی سلام از خواندن ترانه ی زیبایتان لذت بردم موفق و شاعر بمانید @};- @};-
  • مینا کاشانی درود بر شما ترانتون رو خیلی دوست داشتم @};- و اینکه لایکمو قبلن زده بودم =D>
  • مهدی کاکاوند خیلی بود موفق باشید
  • احسان ابوالحسنی سلام و درود دوست عزیز کار قوی و زیبایی بود . تبریک می گم بهتون . فکر می کنم اگر در انتخاب برخی کلمات وسواس و دقت بیشتری به خرج می دادید کارتون قوی تر هم میشد . زبان شعری ای محکم و در عین حال شاعرانه ای دارید و حتمن در آینده کارهای ریبایی از شما می خونم . آبی باشید/
    • عادل عبادی سلام جناب ابوالحسنی از اینکه منت نهادید و به این حقیر سر زدید ممنونم بله حق با شماست و نسخه ی نهایی این کار کمی متفاوت تر از آنچه هست که دیدید ممنونم از حضور پر مهر شما @};-
  • علی ادریس زاده درود عادل عزیز.ممنون از احساس خوبت.جسارتن یکی دو جا تو وزن گم شدم. مثل که تا من زنده ام این آتیش بیداره :-? شاد باشی @};-
    • عادل عبادی سلام شاعر ممنونم از اینکه قدم رنجه کردی و بهم سر زدی اشکال از نوشتن من بوده عزیزم بالا برای دوستان هم توضیح دادم شکل صحیحش این بوده که تا من زندم این آتیش بیداره باز هم از حضورت ممنون @};-
  • زهرا قرایی جناب عبادی سلام کار زیبایی بود ترکیبات خوبی داشت ولی در بعضی مصرعها چقدر خودتون رو به زحمت انداختین تا مفهوم ساده ای رو عرضه کنین تو مثل ِ وحی مُنزَل به دل ِ مایی در کل زیبا بود در برابر نقد خانم پهلوان چیزی بیشتری برای گفتن ندارم جز ارامشی که در خوانشش داشتم موفق باشین در ضمن منتظرم پیامک خصوصیتون در مورد شعرم هستمااا بدقولی نفرمایین @};- @};-
    • عادل عبادی سلام خانوم قرایی ممنون که بودید و خوندید بله با کمال افتخار حتما مزاحمتون میشم بابت اون کار زیباتون و پیشنهاداتمو میدم زنده باشید @};-
  • مهدي دمي‌زاده سلام دوست من... فضاي خوبي رو تجربه كردم توو اين كار با تغيير وزن كار رو براي آهنگسازي بهتر كردي و از يكنواختي درش آوردي فقط توو خوندن اين مصرع مشكل داشتم نميدونم با لحن خاصي خونده ميشه يا نه چون با مصراعهاي قبليش يكي نيست که تا من زنده ام این آتیش بیداره
    • عادل عبادی سلام جناب دمی زاده ی عزیز و بزرگوار ممنون از حضور پر مهر شما و خوشحالم که کار به دلتون نشسته در مورد اون بند قصور از من بوده که خواستم شکل نوشتاری رو رعایت کنم وگرنه به این صورت خونده میشه که تا من زندم این آتیش بیداره.... باز هم از لطف شما ممنونم پاینده باشید @};-
  • مهسا پهلوان درود اقای عبادی... در خاطرم نیست که کارهای قبلیتون رو خونده باشم یا حتی کامنت گذاشته بودم... اما برای این ترانه حضور دارم و از این بابت خوشحالم. :-) شروع ترانه خیلی خوب و قوی ظاهر شدید. و ناگهان احساس کردم رس ترانه کشیده شد و نزول کرد.چرا؟؟؟ بند دوم، مصرع دوم.... تتابع اضافاتی که چهره ی خوبی نداشت. [-( و همینطور قافیه آسودن که از جنس الفاظ ترانه ات نبود. ولی باید بگم مصرع اول این بند خیلی خوب نوشته شده بود و از اون جملاتی بود که انرژی بخش بود از ترجیع بند که بگذریم میرسیدم به وحی منزل... و بعد شومینه... :-? در انتخاب واژگانتون وسواس ندارید آیا؟ ایراد وزنی ؟ که تا من زنده ام این آتیش بیداره ترجیع بند قوی نبود و باید در کل بگم ترانه خوبی بود و نود درصد این خوب بودن رو مدیونید به بند اول ترانتون... منتظر کارای بعدی شما هستم.بامهر.پهلوان @};-
    • عادل عبادی سلام بانو راستش شاید در این سایت افتخار میزبانی نگاه شما رو نداشتم اما من در فیس بوک جزء دوستانی بودم که همیشه پست های شما رو میخوند و به نوعی حضور داشت در کنار شما حال اینکه شما کم لطفی کردید و این حقیر رو نشناختید حتما ایراد از من بوده که آنطور که باید با شما دوستی نکردم اما مدتیه که بخاطر امتحانات از فیس بوک به این سایت مهاجرت کردم که اتفاق بسیار میمونی برای این حقیر بود و دوستان خوش ذوق دیگری هم به جمع دوستانم اضافه شدن .................... در مورد ترانه دفاعی ندارم ممنون که با این ریزبینی نقد کردید راستش بدون هیچ ادیتی ترانه رو منتشر کردم و شک نکنید که نسخه ی نهایی چیزی بهتر از این خواهد بود شاید به دلیل فاخر بودن کلام این ترانه استفاده از شومینه صحیح نبوده اما خواستم مصادیق امروزی رو به ترانه گره بزنم که بی شک موفق نبودم و شک نکنید که ادیت خواهد شد در مورد نکته ای هم که فرمودید اشکال وزنی داره شاید ایراد از نوع نگارش بنده بوده وگرنه مشکل وزنی نداره چون شاید تنها ویژگی مثبت کارهام اینه که با اینکه عروض و قافیه رو به صورت حرفه ای نخوندم اما با گوش دادن به راحتی مشکل وزنی رو می فهمم شکل نگارشی خواستم درست باشه وگرنه به این شکل خونده میشه...زندم...نه زنده ام!!! که تا من زندم این آتیش بیداره باز هم از حضور پر مهر شما ممنونم زنده باشید شاعر @};- @};-
      • مهسا پهلوان دوست خوب من... باعث ناراحتی است که بی مهری هایم دوستانم را رنجانده. باید از همه دوستانی که همراهی هایم را نداشتند برخلاف لطف های زیادشان که یکی از آنها شمایید صمیمانه عذر خواهی کنم. بیش از این ها همراهتون خواهم بود. قول میدهم. در این سایت به احتمال قوی بیشتر چون فضای سبکتری هست و امکان اینکه بتوانم به خوانش همه برسم هم بیشتر... ممنونم برای توضیح در مورد بخشی که گفتم ایراد وزن داره. اگر زندم رو اینطور مینوشتید قطعا به اشتباه نمی افتادم. موفق باشید.بامهر. @};-
  • سید علی برقعی درود عادل عزیز :-) شعر بسیار خوبی بود ... ولی به عقیده ی من این شعر دستکاری شده و حرف دل نیست و از حالت حس اصلی خودت خارج شده ... میپسندم @};-
  • احمد «چکاوک»جعفری =D> =D> @};-
  • حسان.طاهری(مهیاد لارستان) والبته لایک!
  • حسان.طاهری(مهیاد لارستان) درود فراوون... آفرین عادل جان! خیلی دوست داشتم کارت رو... وزن مفاعیلن یکی از وزنهای مورد علاقه ی منه که شما خیلی خلاقانه از ش استفاده کردی و با تکرار سه گانه ی اون در اصل ترانه و تکرار چهارگانه ش در بند ترجیع خیلی خوب ظاهر شدی... آفرین... فقط این مصرع به نظرشما کمی سست نیست؟به فکر ناقص بنده یه خورده تامل کنی روش بدنباشه:تو مثل ِ وحی مُنزَل به دل ِ مایی... مرسی عزیز... سبز و سرشار،بایک رز قرمز @};- درپناه شعر/
  • راحیل زنگنه باآقای مرتضی قلی موافقم :-) قشنگ بود امانفهمیدم آخر موضوع سرچی بود البته ببخشیدااا :-) @};- @};-
    • عادل عبادی سلام مرسی که خوندید قرار نیس که حتما داستانی رو روایت کنه یه ترانه این ترانه از نوع توصیفی بود توصیف یه رابطه ی عاشقانه و دید عاشق به معشوق و حرفهایی که عاشق به معشوق میزنه باز هم از لطفتون و اینکه سر زدید ممنون @};- @};-
  • علی رضا مرتضی قلی کار خوبی بود مخصوصا شروع کار ولی راستش یه ذره انتطارم ازت بیشتر @};-
    • عادل عبادی علی رضای عزیز ممنون که اومدی و خوندی راستش خواستم که کمی فضای ترانه رو عوض کنم و از مسائل من رفته و توی مانده دست بردارم و کمی عاشقانه تر بنویسم بله حق با شماست و باز هم از اینکه سر زدید و خوندید ممنونم @};-
  • معصومه قریشی فوووووووووووق العاده به دلم نشست عادل عزیز از صمیم قلب کارت رو پسندیدم @};- @};- @};-
  • شادی وکیلی ترانه ی بسیار زیبایی بود همراه با تعبیرهای زیبا من حس کردم وزن در کل ترانه یکسان نیست ...البته شما خودتون استاد این کارید و شاید من اشتباه می کنم دارید از یه عشق صحبت می کنید اما وسط کار ضمیر رو جمع بستید : تو مثل ِ وحی مُنزَل به دل ِ مایی....و اینم متوجه می شم که منظورتون از ما منه اگه جسارتی بود ببخشید برای من تازه کار درگیر شدن با ترانه ها برای یاد گرفتن بهم کمک بیشتری می کنه و شاید نظراتم کاملا اشتباه باشه.... امیدوارم اینو به حساب نقد نگذارید چون خودم رو در حد نقد نمی بینم
  • سلمازشجاعیان قشنگ بود @};-
  • محسن سلج محمودی زیباست...
  • امیررضا طالبلو سلام عادل عزیزم. لذت بسیار بردم از شعرت. سربلند باشی. @};- @};-