گوهر یکدانه
بر دلت در میزنم بگشا در می خانهام
ساقیا رحمی تو بنما بر دل دیوانهام
در بیابان جنون تا ناکجا ره میروم
رهنمایی کن هماینک این دل بیخانهام
؛سعدیا؛ دیگر مرا پند حکیمانه مگوی
عاشق کوی بتی چون گوهری یکدانهام
ای که با افسونگری بر رام کردن شهرهای
سرکشم کردی بمیران نوحهی مستانهام
ساقیا در حیرتم مجنون شدن از جنس چیست؟
کز وجودش میزند سیل غمت بر خانهام
ای صبا راز مرا با خود ببر افشا نما