جاده
تنم و هی میسپردم
به سواره و پیاده
تن فروشی نیست ولیکن
اینه سرنوشت جاده
عمریه که پا به پای
پاهای غریب و اشنام
همه رد میشن و میرن
اما من همیشه اینجام
رد میشن لیلی و مجنون
گاهی وقتها تو خیالم
یا زیر چکمه ی ظالم
میگیره بد جوری حالم
میسوزونه استخونم
یخ و سرمای زمستون
یا ترک میخوره پوستم
زیر اتیش تابستون
میرن و تنهام میزارن
کوچیک و بزرگ چه ساده
گله از کسی ندارم
اینه سرنوشت جاده
حالا این منم که بی تو جاده ای رو به جنونم
تا میایی رد بشی از من لرزه می افته به جونم
دست به دامنت میشم که نری و تنهام نذاری
تویی اخرین امیدم لگدم کن یادگاری
میری و تنهام میزاری
چه غریبونه چه ساده
گله از توام ندارم
اینه سرنوشت جاده