تهران
چند سال بعد کجای این شهری
وقتی که با فکرتو درگیرم
مث یه دیوونه که بیماره
بازم یه راهو اشتباه میرم
چند سال بعد با خاطرات تو
دلتنگ این آغوش و احساسم
این شهرو باتو زندگی کردم
تهرانو بعد از تو نمی شناسم
من که تموم خاطراتم رو
از چشم زیبای تو می دیدم
مث یه تلخیه پر از تکرار
سمت جهان بی تو تبعیدم
چیزی نمیمونه از احساسم
وقتی که آغوش تو ناجی نیست
حالا که خوشبختی بدون من
به بودن من احتیاجی نیست
ترجیع بند:
من خاطرات سرد دربندو برفا و کولاک دماوندو
این کوچه های تنگ و تاریک و
حتی اتوبان و ترافیک و
چند سال بعد از تو نمیبینم
من پرسه های توی تجریش و میلاد و قهوه های خالی شو
تهران و بازار جنوبش رو
من خاطرات تلخ و خوبش رو
چند سال بعد از تو نمی بینم