"صفرِ مطلق"
دستِ تاریکیِ شب توو دستم
بعدِ تو ما باهم رفیق شدیم
شبا روی روزای باتو بودن
روی خاطرات، دقیق شدیم
من به پوچی رسیدم این روزا
نزار این صفر ، صفرِ مطلق شه
خواب دیدم که برمیگردی
بزار رویای من محقَق شه
من یه ماشین حساب بودم که
تنها روو تو حساب میکردم
هرکی از تو سوال میپرسید
فوری اونو جواب میکردم
من یه تخته سیاه بودم که
خاطره هات روی من حک شد
قلبِ من توپ فوتبالِ تو بود
سهمم از شوت، دردِ تیرک شد
دارم از درد دَر میرم تا
این روزا قابلِ تحمل شه
مرحمِ زخم های بازِ دلم
تا ابد قطره های الکل شه
توی رویای تو شنا کردم
شاید این بارِ آخرم باشه
باید از هفت میلیارد آدم
واسه من یکی بهترم باشه
من یه ماشین حساب بودم که
تنها روو تو حساب میکردم
هرکی از تو سوال میپرسید
فوری اونو جواب میکردم
من یه تخته سیاه بودم که
خاطره هات روی من حک شد
قلبِ من توپ فوتبالِ تو بود
سهمم از شوت دردِ تیرک شد