باید عطر تو یه جا ، جا می موند …
((به نام خدا))
یجوری فاصله مون بیشتر شد
که ترک خورده تِمِ مردونم
گلا رو با داس درو میکردم
تا اگه بشه برت گردونم
پیرهنم بوی تورو یادش نیست
دشت دستام یه کویره بی تو!
آخه روو رود موهات سد بستی!
داره این خاک میمیره بی تو !
توو اتاق تو یه مسجد ساختم
که به سمت دره ، محراب دعاش
همیشه پشت به قبله ش میشینم
از حضور تو میگم به سایه هاش…
باید عطر تو یه جا جا میموند
که بوی خاک نشینه به تنم
اِنقَدَر با یاد تو لولیدم
شده اندازه ی تو پیرهنم
باید عطر تو یه جا جا میموند
تا یه کم به خاطراتت بزنم
تا که وقتی تن به سجاده میدم !
لباسام نشن شبیه کفنم !
…………
محمدامین مظفری (امین)