شب یلدا
یه پاییزِ دیگه از این عشق گذشت
چقد خوبه بازم کنارِ منی
توو سرما دلم گرمه به بودنت
توو اوجِ زمستون ، بهارِ منی
با گرمای عشقت بیا سمتِ من
تا سرمای دوری از اینجا بره
یه روز دیدمت پشتِ شیشه ولی
حالا باهمیم بیرونِ پنجره
اگه من پرندم تو بالِ منی
تو تحویلِ هر روز و سالِ منی
به فالم نگاه کن که چی اومده!!
ببین حافظم میگه مالِ منی!
هدف دادی به منی که بی هدف
فقط مثلِ پرگار میچرخیدم
کنارت شبیه یه بچه شدم
که از رفتنت گاهی میترسیدم
باید دستِ تو توی دستم باشه
نمیخوام دیگه دستامو “ها” کنم
میخوام با تو باشم همه عمرمو
همه شبها رو باتو یلدا کنم
اگه من پرندم تو بالِ منی
تو تحویلِ هر روز و سالِ منی
به فالم نگاه کن که چی اومده!
ببین حافظم میگه مالِ منی!