الفبای عشق
تو باور دنیامی باور کن
وقتی بری از دست پاشیدم
حرفی اگه از عشق هم باشه
پیش تو دارم درس پس میدم
با هر نگاه تو ورق خورده
یک برگ از رویای تقویمم
با تو فقط خورشید میمونه
توو خاطر روزای ابریمم
تو لهجه بارونو باریدی
به واژه های تلخ و غمگینم
احساسیم گاهی اگه باشه
به عشق تو من واژه میچینم
هر جور باشی دلنشینی که
با ساز احساسم هماهنگی
یک شاهکار بی نظیره تا
نذر نگاهت شه هر آهنگی
یاد دلم دادی الفبای
انصافو چه ساده چه بی تردید
معنی عشقو وقتی فهمیدم
که رو به من لبهات میخندید
“عین” عمق دریای نگاه توس
“شین” شعله موهای پاییزیت
“قاف” قلب عشق بین ابروهات
حتی پس اخمای چنگیزیت
???? محمد قاسمی (شاهد)
shahedtaraneh@
فرخنده تميمي
سلام... ترانه تون خیلی قشنگ بود آفرین به ذوق خوبتون???????? .. خوشحال میشم به ترانه منم سر بزنین
محمد قاسمی (شاهد)
سلام و درود بانو. ممنون از لطف شما. حتما. باعث افتخاره. شاد باشید.
مائده نجفی
سلام آقای قاسمی بعد از مدت ها بازم یه کار متفاوت ازتون خوندم و این ینی کارتونو خوب بلدین:) تو لهجه بارونو باریدی به واژه های تلخ و غمگینم درباره کامنتای دوستان فقط: وقتی بری از دست،پاشیدم هیچ ایرادی نداره و کاملا درسته موفق باشین
mohamad reza
در کل ترانه ی خوبی بود من هم با نظر آقای صنعتی موافقم, متوجه معنی اون یه مصرع نشدم... انگار یه جورایی از شکل اصلیش تغییر پیدا کرده بود و ناآشنا بود
علی یاری
سلام منم متوجه از دست پاشیدم نشدم یه چیزایی تو ذهنم هست ولی نمیدونم درسته یا نه ولی دوست داشتم کارتون رو موفق باشید
آزاده ربانی
سلام کار زیبایی بود جناب قاسمی گرامی و لایک
بهزاد صنعتی
درود محمد عزیز...ترانه بسیار زیبایی بود ولی من متوجه معنی از دست پاشیده نشدم، یجوری فعل نا آشناست... موفق باشی