رونق دوباره سالنهای تئاتر
شرق نوشت: سالنهای تئاتر دوباره رونق گرفتهاند. اخبار و مشاهدات میدانی حاکی از اقبال بیسابقه مخاطبان به نمایشهای در حال اجراست و بهنظر میرسد موجی تازه در تئاتر به لحاظ جذب مخاطب به راه افتاده است.
در این جریان، سالنهای مجموعه تئاترشهر که پس از مدتها تعطیلی آغاز به کار کردهاند، تماشاخانه ایرانشهر، تئاتر مستقل تهران و همینطور تماشاخانه «باران» پیشتازند. برای مثال، نمایش «مجلس ضربتزدن» به نویسندگی بهرام بیضایی و کارگردانی محمد رحمانیان که از روز ۲۹ خرداد در تالار اصلی تئاترشهر روی صحنه رفته، تا هفته گذشته با در نظرگرفتن ظرفیت ۵۷۹نفری این تالار و دو اجرائیشدن نمایش، در برخی روزهای هفته میزبان ۹هزار و ۴۲۲ تماشاگر بوده یا نمایشهای «خدای کشتار» و «دکلره» در تئاتر مستقل تهران هرکدام شبی دو اجرا داشتند و در هر اجرا میزبان ۳۰۰ نفر بودند. نمایشهای «من خیال تو نیستم» به کارگردانی حمیدرضا شریفزاده با دو هزار و ۳۸۲ مخاطب و «شکار مرغابی» به کارگردانی حمید قطبی با دو هزار و ۴۸۸ مخاطب بهتازگی به اجرای عمومی خود در تماشاخانه ایرانشهر پایان دادند که رقم درخور توجهی است. نمایش «من خیال تو نیستم» در اجراهای خود درمجموع پذیرای دو هزار و ۳۸۲ مخاطب بود؛ از این تعداد مخاطب، ۷۵ مخاطب با بلیت ۲۵هزارتومانی، ۲۱۸ مخاطب با بلیت ۲۰ هزارتومانی، ۷۹ مخاطب با بلیت ۱۸هزارو ۷۵۰تومانی و ۲۶ مخاطب نیز با بلیت ۱۷هزارو ۵۰۰تومانی و هزارو ۷۰۲نفر با بلیت ۱۵هزارتومانی به تماشای این نمایش نشستند.
اما چطور شده که این شبها سالنهای نمایشی با استقبالی بیش از ظرفیت صندلیهایشان مواجهند؟ محمد حاتمی بازیگر و کارگردان تئاتر دراینباره میگوید: «تئاترهای ما همیشه پرمخاطب بودهاند، مگر در زمانهایی که سیاستگذاری طوری بوده که سالنهای تئاتر به مدت نامعلوم تعطیل شدهاند! امروز به واسطه تعدد سالنهای خصوصی که در سطح شهر پراکندگی هم دارند و دیگر محدود به مرکز شهر نیستند، مردم به تماشای تئاتر اقبال نشان دادهاند. نکته دیگری که میتواند در این سیر صعودی تعداد تماشاگران تئاتر مؤثر باشد، این است که در سینما مدتهاست اتفاق خاصی نمیافتد. بههمیندلیل حتی خود سینماگران هم به تئاتر روی آوردهاند. تئاتر یک رسانه گروهی شرافتمند است که با مخاطب صادقانه و رودررو برخورد میکند. از سالها پیش مردم به سمتوسوی تئاتر آمدهاند و به آن اقبال نشان دادهاند منتها وقتی سالنهای مجموعه تئاتری مثل تئاترشهر یکی، دو سال به اسم بازسازی بسته میشوند، این موضوع مخاطبان تئاتر را ناراحت میکند. بازسازی یک سالن، زمان مشخص و تعیینشده میخواهد نه اینکه بهدلیل بازسازی، سالنی مدتها تعطیل شود و مردم از تماشای نمایش در آن محروم باشند».
علیاصغر دشتی، کارگردان تئاتر و سرپرست گروه تئاتر «دنکیشوت» نیز این اقبال تازه را چنین تحلیل میکند: «ممکن است در یک فصل تئاترها دچار ازدیاد مخاطب شوند که این اتفاق خیلی خوبی است و بستگی به چیدمان تئاترها در یک فصل هم دارد. بنابراین اقبال کنونی را نمیتوان یک پیروزی دائم در نظر گرفت. باید یک سال گذشته را مرور و جامعه مخاطبان را پیدا کنیم و ببینیم این نوسان تماشاگر تحت تأثیر چه عواملی است. بهخاطر دارم برخلاف امروز، سهماهه پایانی سال گذشته بسیاری از اجراها دچار افت تماشاگر بودند اما مسئلهای که وجود دارد، با احتساب حدودا شبی صد اجرای تئاتر در تهران به نظر میرسد باید تماشاگران تئاتر بررسی جدی شوند تا ببینیم تئاترهایی که پرتماشاگر هستند همه از پارامتر واحدی برخوردارند یا با پارامترهای مختلف مخاطب را جذب میکنند. به نظر میرسد حجم زیادی از سالنهای خصوصی مشکل جدی در جذب مخاطب دارند و حجم کمی از آنها موفق به جذب مخاطبند. اگر پارامتر جذب تماشاگر در تئاتر، پارامتری واحد باشد، بدون شک بسیاری از اجراها تحتتأثیر آن پارامتر نمیتوانند مخاطب جذب کنند. مثلا اگر تئاترها با آوردن بازیگران چهره مخاطبانش را جذب کنند و درعینحال یک تئاتر باکیفیت منتها بدون چهره روی صحنه باشد و از اقبال عمومی برخوردار نشود، این یعنی تئاتر ما به لحاظ جذب فرهنگی مخاطب ناموفق بوده. باید محصولات متفاوت تئاتری برای جامعه مخاطب مختلف تعریف شود. اگر زمانی همه تئاترها در سبکهای مختلف از اقبال مخاطب برخوردار شدند، آن زمان تئاتر به لحاظ جذب مخاطب در شرایط مطلوبی است. اما اینکه ازدیاد مخاطب، کیفیت را هم تضمین میکند یا نه، مورد تردید است چون اگر پارامترهای جذب مخاطب پارامترهای محدود و امتحانپسدادهای باشند، قرار نیست الزاما توأم با کیفیت باشند؛ به همان میزان که تئاترهای پرمخاطب قرار نیست فاقد کیفیت باشند. بررسی ریشههای این موضوع نیاز به کار آماری و مطالعاتی دقیق دارد تا نسبت واقعی بین تماشاگر، کیفیت تئاتر و ازدیاد سالن و اجراها سنجیده شود».
پری صابری، از پیشکسوتان هنرهای نمایشی نیز فروش صددرصدی تئاترها را در شهری مثل تهران، اقبال تلقی نمیکند و دراینباره میگوید: «در شهری که ۱۴ میلیون جمعیت دارد فروش سالنهای تئاتری ناچیز است چون تعداد سالنها و اجراها محدود است. مردم تشنه تماشای تئاترند و استقبال از تئاترها در شهری پرجمعیت اتفاق عجیبوغریبی نیست. من خوشحالم مردم از تئاتر، موسیقی و رویدادهای هنری استقبال میکنند. اما به نظرم هنوز جمعیت مخاطب تئاتر با توجه به جمعیت کل تهران، چندان دلگرمکننده نیست».
بهروز غریبپور که خودش علاوه بر کارگردانی تئاتر تاکنون مدیریت چند مجموعه تئاتری را نیز برعهده داشته، درباره این موج به راهافتاده چنین نظر میدهد: «خوشبختانه در یکی، دو سال گذشته، رغبت عمومی به دیدن فیلم، تئاتر، کنسرت و نمایشگاههای تجسمی به طرز حیرتانگیزی بیشتر شده و این نشاندهنده نیازی است که به دلیلی که جامعهشناسان و روانشناسان باید آن را بررسی کنند، سر باز کرده. میزان تماشاگران کنسرتها و تئاترها خیلی بیشتر شدهاند و این حاکی از اقبال عمومی به فعالیتهای هنری است. تئاتر هم هر وقت توانسته به لحاظ مضمون با مردم ارتباط برقرار کند و با دغدغههای مردم همپوشانی داشته باشد، با استقبال مردم مواجه شده و این اتفاق تازهای نیست».
آیا این اقبال عمومی به تئاتر ادامه خواهد یافت؟ مسلما این موج اقبال مردم به تئاتر به عوامل مختلفی بستگی دارد که باید منتظر ماند و دید این عوامل پایدار خواهد شد یا نه؟