نقش کهن الگو ها در ترانه سرایی
“آرکتیپ بر گرفته از واژه ی (آرکه تیپوس) است. این واژه در زبان یونانی به معنی مدل یا الگویی بوده است که چیزی را از روی آن می ساختند. مترجمان پارسی زبان، معادل های گوناگونی چون : صورت ازلی، کهن الگو، صورت نوعی، نهادینه و سرنمون را برای این واژه پیشنهاد داده اند.”
“یونگ، روانشناس سوییسی از کهن الگوهای گوناگونی نام می برد و آنها را در شمار پرمعناترین تجلیات روان جمعی به شمار می آورد. از مهمترین آنها می توان به کهن الگوهای مادر مثالی، آنیما، آنیموس، خویشتن، سایه، نقاب، رستاخیز، تولد دوباره، پیر مکار، مدینه فاضله، آرمانشهر، کیمیا، قهرمان، پیرخرد و… اشاره کرد.”
در بسیاری از ترانه های ما کهن الگو ها به لحاظ کلامی حضوری ثابت دارند؛ حتی اگر چیزی درباره کارکرد آنها ندانیم. تعدادی از این کهن الگو ها را با ذکر مثال مرور می کنیم:
آب، چشمه، دریا: خصیصه اساسی آب، خصیصۀ مادری است. آب مظهر و نشانه زن و نماد روشنایی و خیر و نیکی است. آب به دلیل باروری و زایش در طبیعت از نمادهای مثبت مادر مثالی است. چشمه نیز در روانشناسی یونگ تصویری از روح به عنوان منشأ زندگی درونی و انرژی روانی است.
از اون آرزوهایی که داشتم – فقط لمس دریا برآورده شد
به صلح جهانی یکم فکر کن – اگه بعد از این اسم من برده شد(ساره تاجیک / آیلان)
عشق: عشق از صور کهن الگویی یونگ است. عشق موجب انسجام درونی وجود است و جسم و روان و خودآگاهی و ناخودآگاهی را هماهنگ میسازد.
عشق یه شهره که ازت دور نیست – هر چقدم جاده بخواد کش بیاد
عشق یه دختر با موهای سیاس ت – وقتی نشستی تا با ساکش بیاد
(رستاک حلاج / عشق)
اعداد: شگفت انگیزترین اختراع بشر اعداد هستند. اعداد از صور مثالی یونگ هستند. روانکاوان اعداد زوج را مؤنث و اعداد فرد را مذکر به حساب می آورند.”(۱) برای نمونه استفاده از عدد هفت در هفت آسمون. این عدد از دیرباز عددی مقدس محسوب می شود:
اگه تو بری ز پیشم – من همون ستاره می شم
که تو هفت تا آسمونم – نمی خوام بی تو بمونم (ساسان مقدم / اگه تو بری)
منبع: بنیاد ترانه (کتاب جامع ترانه سرایی) ، علی کمارجی، نشر نیماژ