شکنجه زار

شکنجه میکنی منو
بااینکه عاشق پیشه ام
چشماتو میبندی به روم
من که مثه همیشه ام

من که یه لحظه کم نشد
از حس نابم به نگات
چرا گذشتن از نگام
شده مسیر پیش پات

شکنجه کن دلو ولی
منو تو لحظه جا نذار
نزار بمونم بی نفس
تو دل این شکنجه زار

اگه میخوای بری برو
ولی منم همرات ببر
بزار بمونم هم قدم
باتو توو آخرین سفر

حق نداری دل بکنی
حق نداری که بگذری
نمونده راهی پیش روم
تو انتخاب آخری

شکنجه کن دلو ولی
منو تو لحظه جا نذار
نزار بمونم بی نفس
تو دل این شکنجه زار

اگه میخوای بری برو
ولی منم همرات ببر
بزار بمونم هم قدم
باتو توو آخرین سفر

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/102617کپی شد!
958
۳
۲