بالهای رنگی
گناه؛ گناهه میدونم، امّا نه با فرشته
تو قلبِ پاکشم خدا، کلی دعا نوشته
فرشتمون دو بالشُ، میذاره توی دستم
با دیدن چشایِ اون، دوباره مستِ مستم
گناه نداره دیدنِ چشاشون
دلهره داره قلب من براشون
گناه؛ گناهه میدونم، امّا نه با فرشته
دوست داشتنُ خودِ خدا، تو قلب من نوشته
وقتی خدا، فرشته رو نگا کرد
رنگای رنگی، توی اون چشا کرد
مهربونیش، زبون زدِ عوامه
بالهای رنگیش، سایهی چشامه
دلم همیشه، پر زده تو خونه
پری کنارِ قلبِ من بمونه
فرشته ها، همش نجیب و پاکن
آدماشون تشنههای رو خاکن