تو…
وقتی که دلتنگی به قلبه من
محکم داره هی مشت میکوبه
تورو یک لحظه دیدن کافیه تا که
بفهمم عشق با چشمات چقد خوبه
درست اون لحظه ای که غرق افسوسم
درست وقتی که تر مشن دوتا چشمام
همون موقع اس که با دلگرمیات میشه
بفهمم واقعا چی از خدا میخوام
همون لحظه که پر میشم به دلشوره
همون وقتا که از تنهایی لبریزم
میای و عطرتو پر میشه تو جونم
و من واسه دوتامون قهوه میریزم
تمومه لحظه های زرد پاییزیم
همون وقتا که دنیام ماتمه محضه
بهار و با خودت میاری تو خونه
مثل تحویل ساله با تو هر لحظه
۲۲.۱.۹۵ ۲.۲۴