حضور
فکرِِِ رفتن دوبارَت ، من و از خودم جدا کرد
فکر اینکه تو نباشی؛ من و با غم آشنا کرد
هستی و بودنت اما؛ لمس مشکوک یه سایست
تو عبور گیج دستام؛ مثل گم شدن تو جادست
یه صدایی جا می زاری؛ تو سکوت سر دخونه
مث ِ جای پای بارون؛ که رو پنجره می مونه
با هجوم خاطراتت؛ از تو قاب عکس تنها
یادِ نامه هات می افتم؛ توی تنهایی ِ شب ها
واژه واژه دل می بردی؛ با یه کاغذو یه خودکار
من و آهنگ کلامت؛ من و لذت یه دیدار
اومدی و فصل قلبم ؛ با نگاهت آشنا شد
توی تقویم دل من؛ پر ِ سبز و صفا شد
با تو از ترانه گفتم ؛ از شب و ماه و ستاره
گفتی از گذشته ای که؛ پُرِِ ِ زخم ِ انتظاره
نرو تا گم نشم این بار؛ تو مسیر بی تو بودن
ای دلیل بودن من ؛تا همیشه از تو خوندن