دلم پیشت هنوز گیره
دلم پیشت هنوز گیره
نگا کن خیلی داغونم
با اینکه میری اما من
همیشه با تو میمونم
نمیدونی که بعد از تو
چه خاکی تو سرم میشه
چه شبهایی جلو رومه
چه دردی عایدم میشه
نمیدونی قراره من
برای مردن حاضر شم
باید تو صحنه دنیا
تو نقش مرده ظاهر شم
دلم پیشت هنوز گیره
نگا کن خیلی وابستم
نزار این عاشقو تنها
نکن دل،خیلی دلبستم
تو امروز میگذری از من
از این بدبخت بیچاره
شاید فردا بیاد یادت
که کی رو کردی آواره
اگه رفتی بدون روزی
پشیمون میشی از کارت
یه روزی ناله های من
تو خوابم میدن آزارت
شقایق موسوی
زیبا بود...
علی اصغر شریفی
کار نسبتا خوبی ازتون خوندم حس کار خوب بود. اما اکثر بندها ، تقریبا تکرار یه مفهوم و درخواست بود. و خیلی زاویه دید متنوع و یا تصویر خاص و نویی رو در کار ندیدم. در دو بند، وجود دو مصرع ، واقعا سطح کار و نوع بیان رو دچار چالش میکنه و اون رو به سمت پایین میکشونه: نمیدونی که بعد از تو "چه خاکی تو سرم میشه">> خیلی بد و از بقیه کار جدا و سطح پایین چه شبهایی جلو رومه چه دردی عایدم میشه و: تو امروز میگذری از من "از این بدبخت بیچاره" >>> خیلی بد و کلیشه محض سطح پایین و جدا از کار. شاید فردا بیاد یادت که کی رو کردی آواره در ضمن بند اول و دوم کارتون هم مشکل قافیه به نظرم وجود داره. *موفق باشید.*
حامد جاویدان
سلام ترانه ی زیبا وسالمی بود موفق باشید .لایک
حسین سمیری
سلام خانوم بسیار بسیار زیبا و عالی تصویر سازی کرده بودین لذت بردم و به دلم نشست موفق باشین همیشه