دیگه از باغ دلم زمزمه رفت
دیگه از هوای ابری خسته ام
مث پروانه تو مشت بسته ام
آسمون، ابراشو ریخته رو دلم
پاشیده موجای غم رو ساحلم
مونده پشت دیوار سنگیه ی ، دل
غربتٍ هوای دلتنگی ی ، دل
من و این نم نمٍ ناباوری م
من و آسمونٍ خاکستری م
آسمون زلال ممتد نمیشه
ابر دلتنگی یامون رد نمیشه
اونی که دلش صفا داشت، دیگه رفت
تو هوای دیده جا داشت ، دیگه رفت
اونی که شبای دلش مهتابی بود
آسمونا تو نگاهش آبی بود
عاقبت رفت و منو تنها گذاشت
منو با تموم دنیاش جا گذاشت
اونی که تو قصه روئیایی شده !!!
کی یو خواب دیده که دریایی شده؟
دیگه از باغ دلم زمزمه رفت
یه نفر رفته و انگار همه رفت
=====
دلجو …