نترس
نترس از تیرگیه راه
نترس از بغض آیینه
تو میدونی خدا با ماس
داره دردارو میبینه
نکن گریه تو با حسرت
شکست ، قسمتی از راهه
یه ابر از ترس تاریکی
همش دور و بر ماهه
ولی تو مثل خورشید شو
بتابون نورو به فردا
بذار هر روز کمتر شه
حجومه تلخه این دردا
نذار عقده توی سینه ت
بشه بن بسته خوشبختی
بزن مشتی گره کرده
توی پهلوی هر سختی
یه کاری کن که این دنیا
بشه مغلوبه عزمه تو
نیاد هیچ مشکلی از ترس
برای جنگ و رزمه تو
خیلی دوری کن از اون که
نداره طاقته رنجو
خیلیا توی این دنیا
ندارن ارزشه گنجو
اگه خالی شی از کینه
اگه پر باشی از حاجت
دعاهای تو از ریشه
اجابت میشه هر ساعت
تو به این دلخوشی ها و
به این خوشبینی عادت کن
خداتو واسه خوبی هاش
دیگه هرروز عبادت کن
مجید صادقی
=D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D>
داریوش قاسمی
درود جناب برقعی عالی بود =D>
علی ادریس زاده
با سلام و درود.بعضی جاها حس کردم از وزن خارجه.شاد باشی @};-
معصومه قریشی
درود علی عزیز دومین ترانه ایه که ازت می خونم ولذت می برم ، لایکی عزیز @};- @};-
مهدي دمي‌زاده
سلام دوست من... يه نمه دس روي سر و صورت كار بكش تا مشكلات خوانشي بعضي جاهاش برطرف شه سراسر اميد بود اين شعر
فریبا سید موسوی
آفرین یه کار متفاوت و پر از امید..با زهرا موافقم با آرزوی روزایی پر از نورو خورشید..می پسندم @};- @};-