اتاق
تن را به اغوش غمت دادم
وقتی که رفتن اتفاق افتاد
تنها خدا هم صحبت من شد
یک سایه از تو در اتاق افتاد
از این اتاق دریا به راه افتاد
وقتی غمت همبسر من شد
تاریک تر از دنیای من شب بود
حتی چراغ هم در محاق افتاد
ازین اتاق تا مرگ راهی نیست…پایان غصه جز تباهی نیست
این سایه ک رو بخت من افتاد…تعبیر خوابی جز سیاهی نیست
…
یک مشتی از احساس من میسوخت
هر شب تو این دنیای بی منطق
عشق تو اخر کار دستم داد.
بین منو قلبت نفاق افتاد
بین منو تو عشق بی معناست
این واژه ها تعبیر دلتنگیست
هرشب نگاه از ماه میگیریم
مرگ من هرشب اتفاق افتاد
ترانه سرا: مهدی حیدری